گرد فروگرفتن (زَ اَ کَ دَ) دور چیزی را گرد گرفتن. آلوده شدن چیزی به گرد. گردناک شدن. احاطه به گرد شدن ادامه... دور چیزی را گرد گرفتن. آلوده شدن چیزی به گرد. گردناک شدن. احاطه به گرد شدن لغت نامه دهخدا